«السلام علیک یا ابا عبدالله . السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره. السلام علیک یا خمینی روح الله» اکنون که برای چند سال و مدتی است که این فیض عظیم نصیب بنده حقیر شده تا در جبهه های حق علیه باطل به اسلام و انقلاب خدمت کنم خدای بزرگ را شکر می گویم که ما را از کسانی نیافرید تا در برابر خون شهیدان و عزیزانمان ساکت بنشینیم و لیاقت همان را به ما داد تاراه شهداء را که همان راه اولیاءو امامان است بشناسیم و آن را بپیمائیم . می پندارید که من این راه را کورکورانه و یا از روی هوی و هوس انتخاب کردم، بلکه از وقتی که در قلبم احساس کردم این راه را انتخاب کردم و چون احساس کردم اسلام واقعی همین انقلاب ایران سرمشق آن است دل از تمام مادیات بریدم و در راه رضای پروردگار خود قدم نهادم. خدایا توخود شاهدباش و توخود می دانی که چه دستهای ملامت گر و سازشگری با زبان نیش زن خود شعر نفرت بارسازش را برای من سرودند. ولی از آن جایی که عشق تو در دلم جای گرفته و جز تو به کسی دیگر عشق نمی ورزم من هم در جواب آن شعر زیبای شهادت را سرودم به مضمون اینکه :
چنین قفس نه سزای من خوش الحانی است
روم به روضه رضوان که مرغ آن چمنم
مرا که منزل حوراست منزل و مأوا
چرا به کوی خراباتیان بود وطن
پس ای امت مسلمان و امت حزب الله این را بدانید که من به اراده خود و عشق به الله و اسلام و عشق به رهبر که سنبل اسلام است این راه را انتخاب کردم و کسی به زور و جبر مرا به جنگ با کفار نفرستاد و بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم، این راه را انتخاب کردم . میدانید که ماباید چقدر از روح الله عزیز خود متشکر باشیم که ما را از غفلت بیرون آورده و وارد وادی آگاهی و تحرک نموده است . باید متشکر باشیم از او که بر ما منت نهاده و عزت را بر ما ارزانی داشته است او که همچون نوح ناخدای کشتی توحید در دریای ظلمت این دوران و همچون ابراهیم بت شکن و همچون عیسی دارای رحمت و عطوفت و همچون داوود دارای خشیت الهی و همچون علی (ع) پر صلابت و سازش ناپذیر و قاطع و او میزان ماست. بر ماست که با اطاعت از او وفاداری به این شعار که: تاخون دررگ ماست خمینی رهبر ماست بر اعطلای این نهضت خدای را شکر کنیم و قدر شناسی او نماییم چرا که امروز وجود او امتحانی است برای ما و امروز می شود شناخت که چه کسی مسلم ابن عقیل را به دست عبیدا.. سپرد و چه کسی او را پناه داد و امروز می توان به عین الیقین حبیب ابن مظاهر را با آن کسی که در زیر پوشش تاریکی شب عاشورا حسین (ع) را تنها می گذارد تشخیص داد و امروز می توان خود را در تمام صحنه های پیامبر و امیر المؤمنین و ائمه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) حاضرکرد و جواب آنهمه سؤالات را گرفت چرا که انسان بر نفس خویش بیناست . ای امت مسلمان میدانید که در این زمان که اسلام عزیزمان مورد هجوم ابر قدرت ها قرار گرفته است و اسلام در جهان مظلوم واقع شده وظیفه بزرگی برای مسلمانان است که از اسلام همچون حسین (ع) دفاع کنند. وظیفه تمام مسلمانان و کسانی که قادرند از اسلام دفاع کنند این است که در جبهه های حق علیه باطل حضور یابند. هنگامی این سخنان را می گویم که خود را در صحنه کربلا می بینم و به یاری خدا که نظری به من کرد تا این مدت از عمرم را که بهترین اوقات و عزیزترین اوقات عمرم محسوب می شود در خدمت اسلام و در راه سرخ حسین(ع) صرف کنم. امیدوارم که در راه این هدف مقدس که د فاع از اسلام عزیز است اگر خداوند ما را مورد لطف و الطاف خویش قرار دهد به شهادت که آرزوی دیرینه من است برسم و بروم کنار دوستان و عزیزان هم سنگر شهیدم . پیامی که به برادران حزب ا... دارم این است که گوش به فرمان امام امت باشید و در کارهایتان خدا را درنظر بگیرید و به پیام های پیامبر گونه امام امت عمل کنید و در کارهایتان زیرک و استوار و در رفتار و اعمالتان تقوا را در نظر بگیرید و همواره صبور باشید و آن کسانی که به شما تهمت هایی می زنند شما برای رضای خدا چیزی نگوئید و وحدت را حفظ کنید البته وحدت می گویم وحدتی اسلامی را، نه وحدتی که چشمهایتان را روی هم بگذارید وهنگامی که باز می کنید ببینید در رأس کارها کسانی غیر اسلامی آمده اند پس هوشیار باشد و در خط مستقیم ولایت فقیه حرکت کنید امیدوارم خداوند همه ما را صبر و تقوایی دهد که فقط برای رضای او کارهایمان را انجام دهیم.
من از ملت شهید پرور منطقه فردوس – بشرویه و روستاهای اطراف به خصوص روستای رقه می خواهم حضور یکپارچه وهمیشگی خود را درسایه ولی امر و رهبری خردمندانه امام در صحنه حفظ کنید و با جرایاناتی که در راه انقلاب اسلامی سنگ اندازی می کنند برخوردی قاطع و مدبرانه داشته باشید. از قضاوت های عجولانه بپرهیزید و نیروهای حزب اللهی و در خط امام را طرد نکنید و تا در مسئله ای تعیین حاصل نکرده اید از بیان آن خود داری کنید و ای دوستای جبهه ها را فراموش نکنید و در تقویت آن بکوشید امیدوارم که هرچه خالصانه تر و متواضعانه تر در راه به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مان قدم بردارید . در اینجا ای انسان ها بدانیدکه خدا ما و شما را بیهوده خلق نکرده است بلکه به گفته خود خداوند در قرآن کریم که می فرماید: انسان خلیفه من است یعنی ای انسان ها ما و شما خلیفه الله هستیم در روی زمین، پس سعی کنید با اعمال خوب و بدمان از این مقام اعلاءالییّن که خلیفه الهی است به اسفل السّافلین سقوط نکنیم.
در اینجا قران کریم می فرماید: کُلُّ نَفسٍ ذائِقه المَوت وَ نَبلوَکُم بالشَّر و الخَیر
یعنی می فرماید : هرکس باید طعم مرگ را بچشد و شما را با خوبیها و بدیها آزمایش می کنیم.
و در جای دیگر می فرماید « اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقناکُم عَبَثاً وَاِنَّکُم اِلینا لا تُرجَعون» یعنی آیا گمان می کنید که خلق کردم شما را بیهوده و شما به سوی ما بازگشت نمی کنید. پس حال که مرگ حق است و همه باید طعم مرگ را بچشند چه خوب و سزاوار است که این مرگ در راه رضای تنها محبوب معبود خودمان خدا باشد و این مرگ چون مرگ مؤمنان و مجاهدان راه خدا و مرگی سرمشق گرفته از شیر مرد تاریخ اسلام و فاتح خیبر علی (ع) و از اولین پاسدار اسلام شهید بزرگوار و سالار شهیدان حسین ابن علی(ع) باشد.
ما امروزه می گوئیم که ای حسین جان اگر در روز عاشورا و در صحنه کربلا نبودیم تا یاریت کنیم امروز بعد از هزار و چهار صد سال واندی ندایت را لبیک می گوئیم و حرکت می کنیم ندا سر می دهیم وعرض می کنیم: سلام ای کربلای حسین (ع) و ای کربلای خمینی ما آمدیم تا ندای هَل مِن ناصِر یَنصُرنیت را لبیک گوئیم و ما با سلاحی آمدیم که هیچ ابر قدرتی ندارد که نام آن سلاح ایمان و تقوا و الله اکبر است که برنده ترین سلاح ها است که شرق و غرب جنایت کار را به لرزه در آورده است و ما آمدیم تا دیوار کفر را از مرزهای اسلام برداریم تا کلمه پیام رهایی بخش اسلام خط اما خمینی خطی که با خون سرخ سربازان اسلام در خط کفر و شرک با طل در جهان بکشند و اسلام حق را جایگزین کفر باطل کنند.
در اینجا می خواهم بگویم که خدایا ما به خاطر رضای تو در این راه قدم نهادیم و با سرمشق و درس گرفتن از آقا و سالارمان اباعبدالله الحسین(ع) به پیش می رویم تا به کربلای حسین (ع) به آن زمینی که خون آقامان اباعبدالله در آن زمین ریخته شد برسیم و ما عاشق حسین (ع) هستیم و میرویم وتا درد دلمان را به تنها رازدار و محبوب و به تنها هم دردمان حسین ع بگوییم وعرض کنیم که حسین جان اگر در روز عاشورا شما را با هفتادو تن از یارانتان به شهادت رساندند خود شاهدید امروز جوانان ما به عشق شما در این راه سر می دهند تا به حضور شما برسند .
امروز در جبهه های ما حبیب ابن مظارها و اکبر و اصغر ها هستند و همه به طرف شما می آیند. از شما می خواهیم که ما را کمک کرده ودستمان را بگیرید تا هرچه زودتر به حرم شش گوشه شما برسیم و عقده ها ودرد دلمان را خالی کرده و با شما درد دل کنیم.
انشاالله امروز ما شاهد آن هستیم که رزمندگان در عملیات ها در آخرین لحظه های عمرشان از هم سنگرانشان می خواهند که صورت آنها را به طرف کربلا کنند تا سلامی خدمت شما تقدیم دارند .
ای حسین جان ما امروز افرادی داریم که به عشق شما دست داده و پا داده اند و عده زیادی هم که به آرزوی خود رسیده و به لقاء یار شتافته اند و ما را تنها گذاشته و ما عقب مانده ایم و الان آنان در نزد شما می باشند و با همدیگر در خدمت مادرتان زهرا سلام الله علیها هستید و در محضر و جوار حق تعالی هستید و ما به شما می گوئیم که ای شهیدانی که در جوار حق تعالی هستید آسوده خاطرباشید که امت حزب ا... و پیروان خط امام پیروزی شما را و پیروزی که با خون شما به دستشان آمده از دست نخواهند داد و راه شما را ادامه خواهند داد.
در اینجا از عزیزان همسنگر و همرزم و دوستانم مخصوصاً از برادران تخریب می خواهم که از دعا برای این بنده حقیر در نمازهای شبشان و در مواقعی که خلوت می کنند با ربّشان و در گوشه ای یا در بیابانی یا در دعاها فراموش نکنید و از همه شما و همه آنهایی که بر گردن من حق دارند به خصوص دوستان و برادران دینی ام می خواهم که مرا حلال کنند و از من رازی باشند چون من دوست خوبی نبودم برای شما. انشاالله که مرا ببخشید، باشد که خداوند و فاطمه زهرا سلام الله علیها از همه ما و شما راضی باشند و برای سلامتی امام امتمان این خضر نهفته در جماران دعا کنید که اوست که امروز ما را هدایت می کند و از کفر و تاریکی به طرف نور و رهایی می کشاند.
اما در اینجا می خواستم چند جمله ای را روی کاغذ بیاورم و مسئله ای را عنوان کنم که دیدم قلم ازنوشتن، و دست هم از کار افتاد . بعد فکر کردم خدایا چه می خواستم بگویم و چه می خواستم بنویسم که قلم از نوشتن، و دست هم از کار افتاد. فهمیدم که می خواستم بگویم و عرض کنم جملاتی خطاب به پدرم در صورتی که من پدر ندارم و افسوس که پدر نبودی که دامادی حقیقی فرزندت را که عروس اسلحه اش وحجله اش سنگر و عوض حنا هم سرو صورت و دست های فرزندت به خون آغشته بود ببینی. ولی امیدوارم که اجر شما پدر مهربانم با رسول ا... بوده و روحتان شاد باشد انشاا... .
مادر مهربانم مرا ببخش و مرا حلال کن. از من بدی بسیار دیده ای ، من فرزند خوبی برای شما نبوده ام به بزرگی خوتان مرا ببخشید.
انشاا... باشد اجرتان با فاطمه زهرا سلام الله علیها .
همسر و خواهران و بردارانم، اگر انشا... این فیض عظیم شهادت نصیبم گردید هیچ ناراحت نباشید چون فرزند شما و برادر و همسر شما در راه رضای پروردگار جان خود را فدا کرده است و در این راه هیچ نابودی نیست بلکه افتخار کنید که در راه فحشا ومنکرات و مسایلی علیه اسلام و انقلاب نبوده است.
یک کلمه ای را هم می خواهم بگویم، گول آن افرادی را که فقط لق لق زبان دارند نخورید آنهایی که فقط لق لق زبان دارند و عمل ندارند اینها منافق هستند اینها دو رو هستند افراد دو رو همانند منافقند و از منافقین محسوب می شوند چون اینها اگر راست می گویند که دوستان شهدا هستند راه شهدا را باید ادامه دهند. راه شهدا فقط لق لق زبان نیست. راه شهدا ، رفتن و جهاد کردن ادامه دادن خط اباعبدالله است پس اگر راست می گویند بروند در این راه و از هیچ چیز ترس و هراسی نداشته باشند . مسئله دیگر که می خواستم بگویم این بود که برای من گریه نکنید البته چون نهضت اباعبدالله الحسین(ع) با همین گریه و عزاداری ها زنده بود و زنده ماند ، نمی توان گفت که گریه نکنید ولی حالت ضعف به خود راه ندهید انشاا... .
در اینجا از همه دوستان و اقوام و همشهریان وهمسایه ها حلالیت می طلبم که من را حلال کنند و به خاطر رضای خدا مرا ببخشند و من هم تا کنون سعی کرده ام اگر با کسی برنامه مخالفتی یا موضع گیری داشته ام به خاطر اسلام و امام و انقلاب بوده و اگر با کسی هم صفا بوده ام باز هم به خاطر اسلام بوده است . خدمت همگی اهالی روستا سلام گرم مرا برسانید و با همین سلام خداحافظی هم می کنم و از همه می خواهم که برای من حقیر دعا کنند و از همه التماس دعا دارم این نکته را هم می خواستم بگویم که در مراسم تشییع جنازه ام افرادی که گوشه ای از قلبشان مخالف انقلاب است شرکت نکنند و راضی نیستم کسانی که مخالف انقلاب و امام و اسلام هستند در تشییع جنازه ام شرکت کنند و اگر جنازه ام هم نیامد هیچ ناراحت نباشید چون ما پیرو آن شهدایی هستیم که جنازه هایشان در حزب جمهوری و یا جاهای دیگر سوخت و دود آنها و خاکسترآنها در هوا معلق ماند واز خدا می خواهم که جنازه ام بسوزد و خاکستر آن در هوا معلق بماند تا یک وجب از این زمین را برای جنازه خود هم که شده نگیرم و آنها هم که با امام مخالفت می کنند و در خانه نشسته اند و نق می زنند، خودشان را آماده کنند. آماده کنند برای فردا که دادگاه عدل الهی در انتظار آنهاست. دادگاهی که دادیار آن خون شهداست .
از امت قهرمان می خواهم که مخصوصاً از نسل جوان و مردان متعهّد و سالخورده که هی نگویند که ما نمی توانیم به جبهه برویم و یا به ما نیازی نیست، چرا نیاز هست . بروید و جبهه ها را پر کنید و آنهایی که نمی توانند به جبهه بروند کمک مالی بکنند.
در پایان همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و جنازه ام را در کنار دیگر شهدا دفن کنید و از خانواده عزیزم می خواهم که مقدار پانصد تومان رد مظالم برایم بدهند و اگر توانستند برایم روزه و نماز قرض بگیرند و بخوانند و از برداران حزب اللهی می خواهم که حضور یکپارچه خود را در صحنه حفظ کنند .
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
به امید پیروزی اسلام برکفر والحاد جهانی
حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله
مرگ بر سازشکار و مرگ بر منافق
از دعای خیر برای امام امت فراموش نکنید.
حسن باقری – 15/4/1364
نظرات شما عزیزان:
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: